پیمودن درست مسیر نوعی سلوک است
بسی از کتابهایی که میتوان آنها را تحت عنوان «در دو ساعت و نیم موفق شوید» فهرست کرد، از هدف و تعیین هدف و اهمیت اینها میگویند. واضح است که درست میگویند؛ چون برای این که به چیزی برسید ابتدا باید آن را با آداب خاصی مشخص کنید و سپس به سوی آن گام بردارید.
اما نکتهء مهمی در این رابطه وجود دارد که ظاهرا اکثر افراد از آن غافل هستند: شیوهء رسیدن به هدف نه تنها از کماهمیتتر از هدف نیست، بلکه در بسیاری از موارد شاید مهمتر باشد. مثلا تصور کنید که کسی میخواهد با شخصی رابطهای نزدیک و منحصر به فرد داشته باشد، یک روش رسیدن به این هدف ربودن آن شخص و در بند کردناش است. شاید این مثال به نظر اغراقآمیز برسد اما به نظر من کسانی که برای رتق و فتق معاش بخش مهمی از اصول، روشها و آداب را زیر پا میگذارند و بهانهشان «سختی زندگی» – و امثال آن است – بهتر از کسی نیستند که دلدار خود را میرباید و در بند میکشد. اگر برای دیدار و احسان به والدین فاتحهء ترافیک خیابان را بخوانیم کارمان چه حکمی دارد؟ این مثالهای پیشپا افتاده را گسترش دهید تا ببنید قضیه «هدف وسیله را توجیه میکند» تا چه اندازه میتواند عواقب و عوارض وحشتناکی داشته باشد.
این است که معتقدم بخش رسیدن به هدف را حتما باید با شیوهء رسیدن هدف در کنار هم گذاشت و سپس ارزیابی کرد. قسمت شیوهء رسیدن آن قسمتی است که به آدمی و عمل او شکل میدهد.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: روز نوشت، ،
برچسبها: پیمودن درست مسیر نوعی سلوک است ,